کم‌ توجهی به موضوع «نیازسنجی» در پذیرش دانشجویان

مساله کم‌ توجهی به نیاز سنجی در میزان پذیرش دانشجو و نیروی مورد نیاز جامعه در حوزه آموزش عالی، یک چالش جدی است. برخی رشته‌ ها و گرایش‌ ها، بلکه اکثر آنها به ندرت با نیازها و انتظارات جامعه و بازار کار هماهنگ هستند. این نبود هماهنگی سبب افزایش بیکاری و نارضایتی فارغ‌ التحصیلان در برخی رشته‌ ها شده است.

به گزارش خبرگزاری ایرنا، یکی از مهمترین چالش‌ها در این زمینه، نبود نیازسنجی دقیق و کارشناسی شده جهت تعیین ظرفیت‌های واقعی مورد نیاز جامعه یا بازار کار است. برخی رشته‌ها، بیش از نیاز بازار کار پذیرش دارند و این مساله نتیجه عدم نیازسنجی دقیق و ارائه آن به طور شفاف است.

ضرورت های نیاز سنجی ظرفیت دانشگاه

برای حل این مساله اساسی، لازم است تا مراکز مختلف مانند مرکز آمار ایران، وزارت علوم، سازمان برنامه و بودجه، اساتید دانشگاه‌ها و سایر نهادهای مربوطه به طور منظم نیازسنجی دقیقی از بازار کار و نیازهای جامعه انجام داده و آن را به طور شفاف ارائه دهند. این نیازسنجی‌ها باید به صورت سالانه انجام شده و گزارش‌هایی شفاف و کامل از نتایج آنها منتشر شود تا مردم به طور دقیق از شرایط موجود مربوط به دانشگاه ها و نیاز جامعه و بازارکار آگاه شوند و بر اساس تصمیم درست و مورد نیاز خود، انتخاب رشته کنند و به دانشگاه بروند یا نروند.

ارائه آمار و اطلاعات دقیق از نیازهای هر رشته تحصیلی و تطابق آن با میزان ظرفیت‌های پذیرش دانشگاهی امری ضروری است. این اطلاعات باید به نقشه راهی برای برنامه‌ریزی‌های دقیق در تعیین ظرفیت‌ها، جذب دانشجویان و طراحی دروس آموزشی تبدیل شود. اما متاسفانه دیده شده که کمتر برنامه دقیق و شفافی در این باره منتشر می‌شود.

 

ضرورت نیازسنجی در همه رشته‌ها، خصوصا در رشته‌های استراتژیک و انجام پژوهش‌های آینده‌پژوهی:

ضروری است که در همه رشته‌ها، به‌ویژه در رشته‌هایی که از اهمیت بسزایی برخوردارند، از جمله علوم پایه، علوم انسانی و علوم فنی و غیره، نیازسنجی به صورت دقیق و استراتژیک و عمیق انجام شود. برنامه‌ریزی بر اساس نیازهای حال و آینده، ایجاد نظام آموزشی مرتبط با نیازهای جامعه و صنعت و توسعه مهارت‌های موردنیاز در دانشجویان کاری مفید و مهم است و بی‌شک به موفقیت دانشگاهیان کمک بیشتری می‌کند که ضرورت دارد وزارت علوم و دیگر نهادهای مربوطه به این امر خصوصا در آموزش های خود توجه بیشتر و عمیق‌تری داشته باشند.

ضرورت توجه به نیازسنجی و ابعاد بین‌المللی آن:

باید به ابعاد بین‌المللی نیازسنجی دقت شود همچنین نیازسنجی باید بر توسعه همکاری‌های بین المللی بیفزاید. دانشگاه‌ها باید در پروژه‌ها و تحقیقات داخلی و بین‌المللی با توجه به نیازهای جهانی، فعالیت کنند و ارتباطات بین المللی باید بر اساس نیازهای واقعی و جهانی باشد، همچنین دانشگاه ها باید، دانشجویان خود را برای رقابت‌های جهانی آماده سازند و به نوآوری و پیشرفت در مقیاس جهانی فکر کنند.

ضرورت توجه به مساله‌ هماهنگی مهارت‌ها و آموزش‌ها با نیازهای جامعه:

عدم هماهنگی مهارت‌های آموزش‌های ارائه شده در دانشگاه‌ها با نیازهای جامعه و نیازهای واقعی بازار کار، یکی از چالش‌های اساسی کشور ما است. اغلب دانشجویان پس از فارغ‌التحصیلی متوجه می‌شوند که مهارت‌ها و دانشی که در دانشگاه آموخته‌اند، با نیازهای جامعه و انتظارات صنعت و کسب‌وکار همخوانی ندارد. این امر منجر به ناراحتی، انزوا، افزایش بیکاری و نارضایتی فارغ‌التحصیلان می‌شود و ضرورت دارد که آموزش در دانشگاه‌ها مبتنی بر نیازسنجی اتفاق افتد.

ضرورت توسعه بخش‌های پژوهشی مرتبط با نیازسنجی:

یکی از راهکارهای تقویت نظام نیازسنجی، توسعه بخش‌های پژوهشی در حوزه نیازسنجی در دانشگاه‌هاست. این بخش‌ها می‌توانند نقش مهمی در تحلیل نیازهای حال و آینده و توسعه‌ فناوری و دانش بازار کار ایفا کنند. همچنین، ارتباط مستقیم با جامعه و صنعت و کسب‌وکارها می‌تواند در آموزش و پژوهش دانشگاهی تاثیر بسیار مثبتی داشته باشد که این ارتباط نیز بسیار کم دیده می شود.

ضرورت گسترش همکاری‌های بین‌رشته‌ای:

ترویج همکاری‌های بین‌رشته‌ای نیز می‌تواند به بهبود عملکرد نظام نیازسنجی کمک کند. زمینه‌های تدریس مشترک و همکاری‌های علمی میان بخش های مختلف دانشگاه می‌تواند باعث تربیت دانشجویانی با دانش گسترده‌تر و مهارت‌های ترکیبی شود که نیازهای جامعه و بازار کار را به شکل خوبی تامین کنند و مشکلات را رفع کنند.

ضرورت ارتقاء مهارت‌های ارتباطی و تیمی با تاکید بر مساله نیازسنجی:

مهارت‌های ارتباطی و تیمی از جمله مهارت‌های اساسی هر دانشجو و فارغ‌التحصیلی است. آموزش این مهارت‌ها نه تنها به دانشجویان و فارغ التحصیلان در جذب بهتر در بازار کار کمک می‌کند، بلکه سبب تبدیل شدن آنها به افراد مؤثر در جامعه می‌شود. بنابراین، دانشگاه‌ها باید به گونه ای عمل کنند که دانشجویان علاوه بر دانش تخصصی، مهارت‌های ارتباطی و تعامل گروهی را در مساله نیازسنجی یاد بگیرند تا عملکرد بهتری در این مساله و رفع مشکلات کشور داشته باشند.

ضرورت توجه به انعطاف‌پذیری در آموزش بر اساس نوآوری‌ها و تکنولوژی های جدید:

دنیای کنونی آموزش، متغیر و پویا است و دانشگاه‌ها نیازمند افرادی با انعطاف‌پذیری بالا و علم به روز است. بنابراین، آموزش در دانشگاه‌ها باید به گونه‌ای باشد که فرد دارای توانایی سازگاری با تغییرات سریع و نوآوری را داشته و به روز باشد. این انعطاف‌پذیری اساتید در آموزش و تکیه نکردن بر مطالب و روش های سنتی، دانشجو را برای مواجهه با مشکلات و چالش‌های مختلف و حل آنها آماده می‌سازد و به طور کلی باید گفت که مساله نیازسنجی با به روز بودن ارتباط مستقیمی دارد و اساتید باید با اطلاعات به روز به سمت نیازسنجی در رشته خود حرکت کنند تا مشکلات واقعی رشته‌ خود را حل کنند.

ضرورت توجه به نقش بخش خصوصی در نظام نیازسنجی:

در تقویت نظام نیازسنجی، مشارکت بخش خصوصی نیز اهمیت دارد. صنعت و کسب‌وکارها باید به عنوان شریکان اصلی در فرآیند نیازسنجی حضور داشته باشند. ایجاد هیات‌های مشاوره با مشارکت افراد صاحب‌نظر از صنعت و بازار کار و متخصصان در جامعه می‌تواند به بهبود دقت نظام نیازسنجی کمک کند و سبب تطابق بهتر دانشگاه با نیازهای واقعی جامعه و بازار کار شود. همچنین افراد موفق در هر رشته را می‌توان برای طراحی و تنظیم دروس آموزشی دعوت کرد و دروس آموزشی را مبتنی بر نیازهای جامعه که افراد متخصص بیان می‌کنند؛ طراحی و تنظیم کرد.

ضرورت توسعه برنامه‌های کارآموزی و حضور در اجتماع:

برنامه‌های کارآموزی با همکاری صنعت و سازمان‌های مرتبط، می‌توانند دانشجویان را با محیط واقعی کسب‌وکار آشنا کرده و مهارت‌های عملی را به آن‌ها آموزش دهند. این تجربیات عملی به دانشجویان این امکان را می‌دهد که هرچه بیشتر مهارت‌های خود را با نیازهای جامعه و بازار کار هماهنگ کنند. در حوزه علوم انسانی نیز دانشجویان با حضور در محیط‌های واقعی می‌توانند؛ نیازسنجی بهتر و عملکرد موثرتری داشته باشند.

ضرورت نظارت دقیق بر پیشرفت فارغ‌التحصیلان و گرفتن بازخورد از آنان:

پس از فارغ‌التحصیلی، نظارت دقیق بر پیشرفت و عملکرد فارغ‌التحصیلان نیز دارای اهمیت ویژه‌ای است. داشتن برنامه‌هایی توسط دانشگاه ها، برای ارتباط مستمر با فارغ‌التحصیلان و ارزیابی اثربخشی آموزش بر دانشجویان، می‌تواند نقاط ضعف سیستم آموزشی را شناسایی کرده و بابرنامه ریزی دقیق در آینده ضعف سیستم رفع شوند. گرفتن بازخورد از دانشجویان بسیار کمک کننده در مساله نیازسنجی است که متاسفانه بسیاری از دانشگاه‌ها آن را انجام نمی‌دهند یا آن را به صورت شفاف منتشر نمی‌کنند.

ضرورت ترکیب دانش تئوری و عملی:

آموزش در دانشگاه‌ها باید ترکیبی از دانش تئوری و عملی باشد. ترکیب این دو عنصر می‌تواند به دانشجویان کمک کند که نه تنها دانش تخصصی خود را بلکه مهارت‌های کاربردی خود را نیز به بهترین شکل به کار برند. تمرکز در دانش های نظری و بی توجهی به نیازهای جامعه، چیزی جز هدر رفت وقت دانشجویان و منابع مالی و افزایش مشکلات کشور در پی نخواهد داشت.

ضرورت ایجاد سیاست‌های حمایتی از مساله نیازسنجی در دانشگاه‌ها:

دولت و سیاست‌گذاران باید سیاست‌های حمایتی ایجاد کنند تا دانشگاه‌ها بتوانند فرآیند نیازسنجی را به شکلی مطلوب اجرا کرده و برنامه‌های آموزشی خود را با توجه به نیازهای جامعه و بازار کار طراحی کنند بدون حمایت دولت و سیاستگذاران نباید انتظار پیشرفت چندانی در این مساله داشت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن